|3|
در تمام مدتی ک درس هارو پشت گوش مینداختم همچین لحظه هایی رو نمیدیدم.اینهمه تحت فشار بودن رو مثلا.مثلا امتحان دانشگاه انقدر سخت و سنگین بوده باشه مثلا.مثلا احساس کنم ک چقدر بلدم و حیفند ک نخونم و کوتاه بیام مثلا.
هفته ی دیگه چنین تایمی کنکور رو دادم و تمااام!
اما تمام از چ نوعی؟
از نوع شروع نه؟؟
هفته ی سخت و پرچالشی پیش رومه.و یکی از برگترین هاش همین امتحانِ لعنتی فردا با ۶ مبحثِ مختلف!با چاهار کتاب.و یا اینکه فردا باید دوتا امتحان بعدی رو هم بخونم...
تا ب این مرحله ی خیلی مهم برسم ک ۵ روز کامل داشته هام رو نظم ببخشم.نخوابم..و بی وقفه بخونم و جع و جور کنم...
بحث این نیست ک چند میارم و قبدل میشم یا نه...بحث اینه ک میخوام ببینم تاثیر ی هفته ضربتی درس خوندن چقدره ؟تو این یسال ک من مدام پشت گوش انداختم درسخوندن رو ..
میتوام ببینم تا ته ادامه دادن چ طور چیزیه؟استرس داشتن ؟مهم بودن کنکور؟
ینی چ شکلی میتونه باشه؟
:)